یادداشتی از عباسعلی روحانی نژاد به بهانه ۱۷ مرداد روز خبرنگار؛

بیاد اسطوره ی قلمی که با نیم قرن تلاش خبری، خبرساز شد

  • کد خبر : 28785
  • ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۸
بیاد اسطوره ی قلمی که با نیم قرن تلاش خبری، خبرساز شد
عباسعلی روحانی نژاد به مناسبت ۱۷ مرداد ماه روز خبرنگار یادداشتی بیاد علی پیرمرادی، اسطوره ی قلمی که با نیم قرن تلاش خبری، خود خبرساز شد را منتشر کرد.

به گزارش دیارجنوب، متن این یادداشت به شرح ذیل است:

سلام به شما بزرگانی که چه در سرما و چه در گرمای سوزان جنوب تلاش می نمایید تا بموقع اطلاع رسانی نمایید. آری از همه جا؛ از بودنها و نبودنها، شیرینی ها و تلخی ها، پیشرفتها و کمبودها،…‌ و بقول زنده یاد علی پیرمرادی (خبرنگار نامش بلند ولی جیبش خالی و دستش کوتاه).

او شخصیتی اجتماعی داشت که برای مردمش قلم می زند. حساسیت خاصی روی برازجان داشت و می گفت چرا خبری که مربوط به برازجان است بجای نام برازجان از ….. استفاده می کنند.

بعضی اوقات که درد دل می شد و می گفتم متٱسفانه برخی از خبرنگاران ما از مشکلات مردم از فلان … مطلب مردمی را هم بیان نمی کنند که برخی می گفتند چه بگوییم آخه مطلبی ناخوشایند آنان بزنیم چیزی به ما نمی دهند. آخه ما که حقوقی دریافت نمی کنیم.

بسیاری از ما وام دار آنها هستیم. اما بقول سیده ریحانه دباغ یکی از خبرنگاران بزرگواری که در رثای درگذشت استاد پیرمرادی تیتری زده بود ( روایت نیم قرن نامردی با پیر خبر دشتستان،)و از همان موقع این مطلب بعد از گذشت چندین سال هنوز در ذهنم جای گرفت است.

امروز می خواهیم با هم یادی کنیم از پیشکسوت رسانه ای در استان بوشهر که پنجاه و پنج سال از عمر هفتاد سالگی خود را جهت اطلاع رسانی بعنوان یک خبرنگار صرف نمود.

استاد علی پیرمرادی متولد آبادان که از کودکی با خانواده به استان بوشهر ،شهرستان دشتستان، شهر برازجان به روستای زیارت آمدند و بعد از درگذشت پدرش بعد از چهار الی پنج سال در یکی از محلات برازجان بنام کوی قلعه ساکن شدند . او متولد سال ۱۳۳۱ می باشد که بدلیل ایست قلبی در شامگاه ۲۹ فروردین ۱۴۰۱ درگذشت.

انگار همین چند وقت پیش بود که تورا در هرجا که خبری در پیش بود و حضور می یافتی ؛ نگاهها را بخود وامی داشتی. بیشتر اوقات تورا با آن پاهای رنجورت می توانستی ببینی که چگونه در سرما و گرمای جنوب در انتظار می ایستادی تا وسیله ای پیدا شود تا خبرهای بعدی را برای دانستن ها تیتر نمایی. البته مردم همه تو را دوست داشتند و هروقت در دید آنان قرار می گرفتی با افتخار تو را همراهی می نمودند.

علی پیرمرادی انسانی بود که ساده زیست و از هیچ کس هم توقعی نداشت ولی ای کاش آنانی که می خواستند خواستگاهشان مطرح شود و جهت تهیه عملکرد خود دعوتش می نمودند، حداقل با وضعیت نامساعدی که این پیشکسوت داشت رعایت حالش را می نمودند و همراهیش می نمودند.

هیچگاه فراموش نمی کنم که یکی از مسئولین رده بالا مرا دعوت نمود و از من خواست تا بجای استاد علی پیرمرادی نمایندگی کیهان ،اطلاعات و جمهوری اسلامی را بعهده بگیرم. اما حتی مطرح نمودنش هم برایم یک توهین بود. به او گفتم آقای پیرمرادی، خود پیر، مراد خیلی از مردم بوده.

او کسی است که با تمام وجود، آنچه را که داشت وقف نمود و برای مردم داد؛ از تٱمین آب روستای زیارت تا احداث مدرسه پنج کلاسه جهت بچه های این مرز و بوم. او غمخوار و همراه همیشگی مردم بود. لطفاً این پیشنهاد را به خبرنگاران دیگر هم ندهید که ممکن است مردم هم از رفتار شما مورد رنجش قرار گیرند.

علی جان تو رفتی اما هیچگاه از خاطرات بیرون نرفتی. در مراسم تشییع پیکرت، به وضوح علاقمندات از کوچک و بزرگ،پیر جوان،زن و‌مرد مشاهده می شد که چگونه حرمتت را پاس داشتند. آری آنروز پیکرت را گلباران نمودند و مردم چگونه تو را با قلب خود بر روی دستان راهی زادگاهت نمودند. آنروز قلب ها تو را همراهی می کردند و خود خبرساز شدی، خبر تلخی که بدون نگاشتن، مهربانی هایت را بیش از پیش در قلب ها نگاشت.

آن روز که درحال ضبط برنامه بودم سکوت معنادار و آه و افسوس خاصی حکمفرما بود. قلمها ،دوربین ها همه و همه با تو همراه بودند. خبرنگاران را می دیدی که آن روز آمده بودند اما بیشتر آنان نه قلمی و نه دوربینی همراه داشت. پرسیدم چرا اینگونه آمدید ،با دلی شکسته می گفتند امروز فقط خواستیم خودمان باشیم. همه خود خبردار هستند و نگاهها خود سخن می گویند. این نگاهها خود خبر عظیمی است که نیاز به قلم ندارد.

عزیزی می گفت ای کاش زمانی که زنده بود به وضعیتش بهتر رسیدگی می شد .علی آنچه داشت بخشید و همیشه همراه مردم و مسئولین اما دیگر نه مغازه ای نه دکه ای…… آری علی مهربانی هایش را در قلب مردمش گذاشت و آسمانی شد. خدا را شکر که تا زنده بود نکوداشت نخبگان را در سپاس و قدردانی از این پیشکسوت با حضور مرحوم پیرمرادی و دیگر بزرگانی همچون مرحوم استاد فخرایی ،شاعران ،نویسندگان و مردم خوب دشتستان بزرگ در زمان مدیریت دکتر محبوبه بهبهانی مطلق در پژوهش سرای دانش آموزی برارجان داشتیم.

آری آنروز جمعیت استقبال کننده از مراسم نکوهداشت مرحوم پیرمرادی به حدی بود که جایی برای نشستن نبود و بسیاری از عزیزان ایستاده برنامه را نظاره گر بودند. خداحافظ قلم بدستی که در قلب‌ها ماندگار شدی. یادش گرامی باد.

لینک کوتاه : https://deyarejonoub.ir/?p=28785

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.